پنجشنبه، اسفند ۲۳، ۱۳۸۶

فقیر و غنی

چه احمقی بودم، واسیلی.
آدما همیشه همون آدما اند.
آدم جدیدی در کار نیست.
ما چه‌قدر تلاش کردیم جامعه‌ای بسازیم که در اون همه با هم برابر باشند۱،
تا دیگه چیزی وجود نداشته باشه که به خاطرش به همسایه‌ات حسودیت بشه.
اما همیشه چیزی برای حسودی کردن وجود داره.
یه لبخند...
یه دوستی.
چیزی که از آن تو نیست اما می‌خواهی تصاحبش کنی.
در این دنیا –حتی در شوروی-
همواره غنی و فقیر وجود خواهند داشت.
غنی در هدیه...
فقیر در هدیه.
غنی در عشق...
فقیر در عشق.

از فیلم Enemy at the Gates

پ.ن:

۱. منظور ایده‌آل‌های کومونیستی به کارگرفته شده در شوروی است.

۲. قسمتی از موسیقی متن فیلم Enemy at The Gates ساخته‌ی جیمز هورنر (دو و نیم مگ)

0 نظر:

ارسال یک نظر

جهت نمایش صحیح آدرس سایتتان، حتما قبل از آدرس //:http را درج کنید.