جمعه، اسفند ۱۰، ۱۳۸۶

انعکاس

گفت: مادر را چرا کشتی؟
گفت: چیزی دیدم که لایق نبود.
گفت: آن بیگانه را می‌بایست کشتن.
گفت: هر روز یکی را کُشم؟

اکنون هر چه تو را پیش آید، نفس خود را ادب کن تا هر روز با یکی جنگ نباید کردن.

...

... عالم بر مثال کوه است. هر چه گویی از خیر و شر، از کوه همان شنوی. و اگر گمان بری که من خوب گفتم، کوه زشت جواب داد، محال باشد که بلبل در کوه بانگ کند، از کوه بانگ زاغ آید یا بانگ آدمی یا بانگ خر. پس یقین دان که بانگ خر کرده باشی.

بانگ خوش دار چون به کوه آیی
کـوه را بانــگ خر چه فرمــایــی؟

خلاصه‌ای از حکایت ۷۵ از گزیده‌ی فیه ما فیه: مقالات مولانا
به تلخیص حسین الهی قمشه‌ای

6 نظر:

ناشناس :

:D man mamoolan nazare mosbati dar morede molavi nadaram... ama moafegham ba inke donyaye atraf e ma, kheili tasir pazire az raftare ma too oon donya.

rasti jabr chi mishe zamani ke ma bedoone inke khaste bashim dar sharayet e vahshatnaki be donya oomade o bozorg shode bashim?

ناشناس :

age ma sedai nadadim o sedaye olagh oomad chetor? :D

ناشناس :

elahi...commenta bar fana raftan!

ناشناس :

ای بابا!!! کوهم، کوهای زمان جناب مولانا

ناشناس :

گندم از گندم بروید جو ز جو(ربطی داشت؟)

سینا ایروانیان :

@میترا:
من تقریبا این حرف مولانا را قبول دارم. و دور و برم مثال هاش رو زیاد سراغ دارم. مشکل من هم درست با قسمت جبرشه. بعضی‌ها مادر زاد با صدای الاغ به دنیا می‌آن، بدون این که انتخابش کرده باشن. بعضی‌ها هم آدمند ولی تو طویله به دنیا می‌آن و تا بخوان به خودشون بیان با انعکاس صدای اطرافیان و اجداد مواجه می‌شن. مثل اکثر کسایی که تو خاورمیانه یا بعضی جاهای دیگه‌ی دنیا به دنیا می‌آن.

@مرضیه:
:D البته خوب، خاصیت تشدید رو هم در برخی کوه‌های امروزی باید در نظر گرفت

@مهدی:
به نظر من کاملا مرتبطه
;)

ارسال یک نظر

جهت نمایش صحیح آدرس سایتتان، حتما قبل از آدرس //:http را درج کنید.