پرواز دستهجمعی
مرغابیان
شاد،
بر پرنیان آبی
روشن،
در صبحِ
تابناکِ طلایی.
□
آه،
ای آرزوی پاکِ
رهایی.
فریدون مشیری
پ.ن.
۱. به نظرم آمد
عکس اول بیشتر
با توصیف
ابتدای شعر
جور در میآید
و عکس دوم
بیشتر با ...
رهایی.
۲. دوست داشتم
انتهای شعر را
به قالب زیر
مینوشتم:
آاااااااااه،
ای آرزویِ
پاکِ
رهایی.
]و مقدار زیادی سکوت[
4 نظر:
خیلی قشنگه،هم شعر هم عکسها
یه جور رهایی هست ولی تو یک گروه و دسته جمعی مسلما باز هم یه سری وابستگی هایی به همراه داره
که به نظرم گاهی تحمل این وابستگی ها برای رسیدن به هدف نهایی و با تصور کردنش راحت و دلنشینه ...
سلام
فريدون رو خيلي دوست دارم چون دوست داشتن رو خيلي دوست داره
حس قشنگ اين شعر نابش رو هم همينطور اما شايد اين چيزي كه ميخوام بگم گفتنش چندان درست نباشه اما نگفتنش هم شايد درست نباشه!
رهايي! من از بعد رهايي مي ترسم از مسوليتش از سرگرداني محتملش ... اما با اينهمه منم آرزوشو دارم
@ناشناس:
خیلی متشکرم از ناشناس عزیز به خاطر اشاره به نکتهی ظریفی که خودم متوجهش نبودم. از اون کامنتای دلچسب بود.
@زهیر:
ممنون زهیر جان که بعد از این همه مدت باز افتخار دادی و به اینجا سر زدی. من هم از اون بعد رهایی میترسم...
خیلی قشنگ بود , هم شعععر هم عکسا ...
ارسال یک نظر
جهت نمایش صحیح آدرس سایتتان، حتما قبل از آدرس //:http را درج کنید.